شهرستان مشگین شهر
سبلان و نقش آن در ادبیات و فولکلور آذربایجان کوهها و کوهستانها در ادبیات و فرهنگ ایران بخصوص آذربایجان سنبل پایداری و استواری بشمار میروند. سبلان نیز از این نظر در ادبیات و فرهنگ عامه، دارای جایگاهی بس رفیع است. خصوصیات و ویژگیهای این کوه عظیم ریشه در تاریخ و فرهنگ آذری دارد و در بسیاری موارد تاریخ اجتماعی، سیاسی این منطقه با طبیعت سبلان پیوند میخورد. جای جای سبلان و هر چشمه و سنگ آن یادآور دردها، رنجها، شادیها و امیدواریهای جماعات انسانی است. با طبیعت بودن و در طبیعت سبلان زیستن و از مواهب بیدریغ آن بهرهمند گشتن تأثیرات عمیقی در ذهنیات مردم این سامان داشته است و سبلان از دیدگاه اجتماعات پیرامونی، بویژه عشایری که در دامن پرمهر آن پرورش یافتهاند، یک کوه معمولی برای پرورش دام و چرای احشام نیست بلکه سبلان الهة سرفرازی، دلاوری و مظهر عشق ، ایمان، شجاعت و مردانگی و تکیهگاه مظلومان و التیام بخش آلام بینوایان و درماندگان است. نویسنده توانا مرحوم غلام حسین ساعدی چه نیکو نگاشته است. «طبیعت سبلان و شکوه و جلالش را در محتویات مردم آن سامان جا داده است و به ناچار افسانهها و مثلهاشان را گل و گیاه و پرندهها و جانوران ساخته است نه چیز دیگر. و برای هر پرندهای که در آسمان آنجا پر میگشاید، برای هر گیاهی که پای بر زمین آن دیار بسته باشد، قصهای ساخته و پرداختهاند و حکمت ساده زندگی کوهستانی را در همین قصهها ریختهاند» بزرگترین قَسم اهالی قسمی است که به پاکی و بزرگی سبلان میخورند و زمانی که از همهجا قطع امید کنند سلطان ساوالان را صدا میزنند و به دامن پر مهر او پناه میبرند و گاه آنچنان با سبلان پیوند میخورند که گویی با مادر مهربانی درد دل میگویند و سراغ گم کرده خود را از او میگیرند. بایاتیها ساوالان سارا کوچدی بیلمهدیم هارا کوچدی اودا آیتک بوغولدی یای یازیم قاراکئچدی ************** ساوالان سلطانیمدی سلطانیمدی جانیمدی شانلی آدی دونیادا منیم آدیم سانیمدی ************* ساوالان منی دیندیر دارلیقی منده سیندیر سئون غمین منیمسه منیم دردیم سیندیر ساوالان منه بیر باخ دورَمده چنه بیر باخ مصیبت اووز وئرنده سنوندور، ائله بیر باخ ********** ساوالان اوجاباشسان هرنه دن منه باشسان سنسن آصلان یواسی بابکه سن قارداشسان ************** ساوالان اِل دایاغی الین گورکملی داغی ایگیتلرین آرخاسی نامردلره گوزداغی ساوالان آغ بولودلاردا بیر دایاقدیر اومودلاردا دونیا بویی یاشییاجاق ماهنیلاردا سورودلاردا آنچه در بالا به عنوان نمونه بیان گردید در اصطلاح ادبیات فولکلوریک آذربایجان بایاتی گفته میشود. بایاتیها معمولا رباعیهایی هستند که سرایندة خاص ندارد و از دل مردم میجوشد و با ساز عاشقها بزبان در میآید و سینه به سینه نقل میگردد. تاثیر طبیعت سبلان در ادبیات فرهنگ آذری به بایاتیها خلاصه نمیشود بلکه هر اندیشمند و سخنوری که کوه سبلان را دیده زبان به توصیف آن گشوده است. این برادر شناخت محسوسات نردبانی است اندر این زندان تو به پایهاش یکان یکان برشو پس بیاسای بر سر سَوَلان سرآن نردبان معقول است که سرائی است زنده و آبادان ( ابیاتی از قصیدة بلند ناصرخسرو قبادیانی شاعر قرن پنجم هجری) قبلة ایدآل قلة سبلان دان کو ز شرف کعبهوار قطب کمال است کعبه بود سبزپوش او زچه پو شد؟ جامعه احرامیان که کعبة حال است. (ابیاتی از قصیدة خاقانی شیرازی) ساوالان، باخ هاوالان دردین آلان، چوخدو منیمتک سئویرهام داغ، دَرَه اُوی، بَت برهاُوی، جانلاتینم تک قارا، اقلی – قاراداغی، قاراباغی، وطنیمتک ای بوتون وارلیقی گویچک دهلی وورغونلارا باشچک آی طبیعت گوزلی چوخلو گوزهللیک گوزو سنسن هم شیرین یازلی، شیرین نازلی، یاغیشلار سوزوسنسن نه بیلیم بلکهده دنیاده بهشتین اوزو سنسن کوثرین چشمهسی دریاچه و داغلی اتهگین سبزهلی باغلی گوللرین،خوللو بوداغلی ( ابیاتی از محمد علی نهاوندی) موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:1 عصر :: نویسنده : داود مینایی
درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 104
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 272392
|
||